باران
با صداي گوگوش
شب تيشه بارون زده آيينه رويات
پشت پس هر پنجره تصوير تو پيداست
از تو همه ي خانه ي من شهر تماشاست
دنياي من اينجاست همين گوشه دنياست
نقش تو را بر شيشه ها نقاش باران ميكشد
در جادها فال مرا تاشهر ياران مي كشد
باران ببار باران ببار مرا به ياد من بيار
ببر مرا از اين ديار به دست يارم بسپار .............